سي سال از استقرار نظام ولايت فقيه مي گذرد و در اين سالها، نوشته ها و گفتههاي زيادي براي تبيين اين نظريه سياسي ارائه شده و هر كسي از منظر خود به اين موضوع پرداخته است. اكنون كه در آغاز بيستمين سالگرد رهبري حضرت آيت الله خامنه اي قرار داريم، مراجعه به آراي ايشان در مورد حكومت، ولايت فقيه و مردم سالاري ديني كه در ديدارها و مقاطع مختلف بيان شده، براي مخاطبان ويژهنامه مي تواند حائز اهميت باشد. به تعبيري ديگر بيانات ايشان پيرامون اين موضوع را بايد رسمي ترين تفسير و برداشت ولايت فقيه در نظام جمهوري اسلامي تلقي كرد.
تفاوت ولايت فقيه با حكومت مطلقه فردي
دشمنان و عدهاي از مجذوبان آنها، سعي ميكنند ولايت فقيه را، بدروغ، حكومت مطلقه فردي بنامند اما ولايت فقيه براساس قانون اساسي، نافي مسؤوليت هاي اركان نظام نيست و مسؤوليت هاي دستگاه هاي مختلف، قابل سلب كردن نيست...
ولايت فقيه برخلاف برخي برداشتها، امري تشريفاتي نيست ضمن آنكه نقش حاكميتِ اجرايي، تقنيني و قضايي را هم بر عهده ندارد بلكه پاسدار و ديدهبان حركت كلي نظام به سمت تحقق اهداف آرماني است...
علم و تقوا و درايت، ضابطههاي اصلي ولايت فقيه است زيرا علم، آگاهي ميآورد، تقوا، ولي فقيه را شجاع ميسازد و درايت، مصالح و منافع كشور و ملت را تأمين خواهد كرد...
شخصي كه در اين مسؤوليت بسيار حساس و مهم قرار ميگيرد، اگر يكي از اين معيارها را از دست بدهد ديگر ولي فقيه نيست حتي اگر همه مردم هم او را قبول داشته باشند...
كسي كه داراي علم و تقوا و درايت است از طريق راي مردم و به وسيله مجلس خبرگان انتخاب ميشود يعني حق انتخاب با مردم است...
سخنراني به مناسبت پانزدهمين سالگرد ارتحال امام خميني(ره)، 14/03/1383
پاسخگوي نياز حقيقي جامعه بشري
ايده حكومت وليفقيه با ويژگيهايي كه اسلام براي آن برشمرده است امروز پاسخگوي نيازهاي حقيقي جامعه بشر است و در جهاني كه انسان از بيتوجهي به معنويات رنج ميبرد، هيچ چيز براي بشر نجاتبخشتر از تشكيل چنين حكومتي نيست...
عمل به جامعيت دين در واقع متكي به تشكيل حكومت ديني است و لازمه توجه به اين مسأله داشتن بصيرت در مسائل سياسي است و شايسته است خبرگان در باب جزئيات مسأله ولايت فقيه، مباحثات علمي داشته باشند كه البته شرع در باب همه جزئيات مستقيما وارد نشده بلكه معيارهايي مشخص كرده كه اهل نظر با توجه به آنها، جزئيات را روشن ميسازند و مردم با توجه به آنها، مصداق ولايت فقيه را ميشناسند.
ديدار با اعضاء مجلس خبرگان 21/11/1375
مواضعي كه دستگاه رهبري اعلام مي كند بر طبق قانون اساسي سياستهاي اصلي نظام را تشكيل مي دهد و كساني كه با اين مواضع در مواقع حساس صريحاً مخالفت مي كنند، بدون شك با اصل ولايت فقيه ضديت دارند اما اتهام به ضد ولايت فقيه بودن مسئله آساني نيست و نمي توان هر كسي را به صرف اندك چيزي به ضد ولايت فقيه متهم كرد، ضديت با ولايت فقيه شواهد و ضوابطي دارد و جهات اخلاقي بايدبه دقت رعايت شود.
ديدار با هيئت مركزي نظارت بر انتخابات چهارمين دوره مجلس شوراي اسلامي، 04/12/1370
التزام به ولايت فقيه، كليت نظام اسلامي
اصل ولايت فقيه و پيوستن همه راه هاي اصلي نظام به مركزيت، نقطه درخشان نظام اسلامي و تحقق آن، يادگار ارزنده و فراموش نشدني حضرت امام خميني قدس سره است.
مردم ما درطول يازده سال اخير، وفاداري و اخلاص كامل خود را نسبت به اين اصل در همه ميدان ها نشان داده اند و امام عظيم الشأن ما خود بزرگترين مدافع و سرسخت ترين پشتيبان اين اصل و پذيراي جدي همه آثار و لوازم آن بود. اين اصل همان ذخيره پايان ناپذيري است كه بايد مشكلات نظام جمهوري اسلامي را درحساس ترين لحظات و خطر ناكترين گردنه هاي مسير پر خطر جمهوري اسلامي،حل كند و گره هاي ناگشودني را بگشايد.
دفاع غيورا نه امام عزيز از مسئله ولايت و رهبري كه بيگمان تصدي رهبري بوسيله خود آن بزرگوار كمترين تاثيري در آن نداشت، ناشي از درك و ايمان عميق به همين حقيقت بود و امروز اين جانب به پيروي از آن بزرگوار، با همه وجود و توان از اين اصل و لوازم آن دفاع خواهم كرد و به كمك الهي به تكليف خود در همه موارد عمل خواهم كرد. خدشه در التزام به ولايت فقيه و تبعيت از رهبري، خدشه در كليت نظام اسلامي است و اين جانب اين را از هيچكس و هيچ دسته و گروهي تحمل نخواهم كرد.
پيام به نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، 18/10/1368
نقش تعيين كننده مردم در پذيرش مصداق ولايت فقيه
اصل مسأله ولايت فقيه از آيات قرآن كريم و روايات استنباط ميشود و شارع مقدس، معيارها را در اين زمينه بيان كرده است، بنا بر اين در مرحله معيارهاي حاكم، برخورد مردم همانند برخورد با ساير احكام شرعي است و مردم نقش فرد مؤمن، معتقد و عامل به اين حكم و معرفت شرعي را دارند و در مرحله تعيين مصداق منطبق بر معيارها بديهي است كه مردم نقش با واسطهاي را از طريق مراجعه به خبرگان ايفا ميكنند، چه در غير اين صورت اگر قرار باشد تطبيق مفهوم با مصداق را از دست خبرگان خارج كنند، همه چيز به هم خواهد ريخت و معيارها بكلي نابود خواهد شد...
هر كسي كه دغدغه مردم را دارد، بايد كاري كند كه مردم به ايمان، تبعيت و اطاعت قلبي كشانده شوند، مردم ايران، مردمي مؤمن، دين باور، معتقد به مباني و براي فداكاري در اين راه آمادهاند، بنا بر اين كساني كه ميخواهند مردم يك نقش عملي و عيني داشته باشند و حكومت الهي با جنبه مردمي توام شود، بايد جاذبهها و زيباييهاي اين مسأله را از نظر عقل و منطق بشري تبيين كنند و مردم را براي حضور در صحنه به شوق آورند. مردم نيز با ايفاء نقش واقعي خود، همواره ناصر اسلام و حكومت اسلامي بوده و خواهند بود...
در كشورهايي كه با دموكراسي غربي اداره ميشوند، از جمله در كشور آمريكا، نقش و حضور مردم در اداره و هدايت كشور به قدر ايران نيست و كتابها و گزارشهاي بسيار روشنگري از انتخابات حزبي در دنياي دموكراسي وجود دارد كه نشان ميدهد مردم به معناي حقيقي كلمه هيچ نقشي ندارند و آنچه وجود دارد، تنها يك تأثير صوري است كه بسيار رندانه و زيركانه، «شكل حضور مردم» به آن داده شده است، در حالي كه در اين انقلاب و نظام، هر چه شده است، به كمك مردم و بر مبناي خواست آنها بوده است.