loading...
مذهبی و قرآنی
علی نعمتی بازدید : 14 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

سلفی کیست؟

سلفى منسوب به سلف است، زیرا یاء در این كلمه براى نسبت بوده و سلفى به كسى اطلاق مى‏شود كه خودش یا دیگرى او را به جماعت پیشینیان نسبت مى‏دهد . و سلفیة نسبت مؤنث به سلف است همانند سلفى براى مذكر.

وجه دیگرى نیز دارد سلفیون كسانى هستند كه مى‏گویند: ما ایمان داریم به آن چه كه مسلمانان پیشین از صحابه رسول صلى الله علیه و آله و ائمه دین به آن ایمان آورده‏اند، و آن خاصیت پیش بودن پیشینیان است.»2

مقصود از سلفیه كسانى هستند كه در قرن چهارم هجرى ظاهر شدند. آنان تابع احمد بن حنبل بوده و گمان مى‏كردند كه تمام آراى شان به احمد بن حنبل منتهى مى‏گردد كسى كه عقیده سلف را زنده كرد و براى آن جهاد نمود .آن گاه در قرن هفتم هجرى توسط شیخ الاسلام ابن تیمیه احیا شد، او شدیداً مردم را به این روش دعوت كرد و با اضافه كردن مسائلى به آن، مردم عصرش را به تفكر واداشت .آن گاه در قرن دوازدهم آراى او در جزیرة العرب توسط محمّد بن عبدالوهاب احیا شد كه تاكنون وهابیون آن را زنده نگه داشته‏اند.» 3

در یک کلام مذهب سلف عبارت است از: بازگشت به عقاید صحابه، تابعین، تابعین تابعین و ائمه فقه و به طور کلی به علماى اسلامى در سه قرن نخست هجرى سلف گفته مى‏شود و گاهى از نخستین تابعیان به سلف صالح تعبیر مى‏شود.

"سلفیه" چه می گویند؟

شهرستانی در کتاب معروف ملل و نحل می گوید:

کثیری از از سلفی ها، صفات ازلى را برای خداوند ثابت می دانستند، صفاتی چون علم، قدرت، حیات، اراده، سمع، بصر، كلام، جلال، اكرام، إنعام، عزّت و عظمت، لکن میان صفات ذات و صفات افعال فرقی قائل نبودند.

افزون بر این صفات خبریه را نیز بر خداوند ثابت مى‏كردند مثل: دو دست و وجه و اینها را هیچ گونه تأویل نمى‏نمودند .

آنان مى‏گفتند: اینها صفاتى است كه در شرع وارد شده، و ما آنها را صفات خبرى مى‏نامیم .

از آن جا كه معتزله صفات خبرى را از خدا نفى و سلفیه آن را ثابت مى‏كردند، سلفیه را «صفاتیه» و معتزله را «معطله» نامیدند. »

سپس مى‏گوید: «جماعتى از متأخرین زاید بر آنچه سلف معتقد بود، اعتقاد پیدا كردند، آنان گفتند: صفات خبرى را باید بدون هیچ گونه تأویل حمل بر ظاهرشان نمود .لذا از این جهت در تشبیه محض افتادند كه این مسئله، خلاف آن چیزى است كه سلف به آن اعتقاد داشتند.» 4

منزلت عقل نزد سلف گریان

یکی از مشخصه های بارز اندیشه سلفی گری این است که عقل و میزان خرد در نزد بنیان گزاران اندیشه سلفی چون احمد بن حنبل و ابن تیمیه، کمترین اعتبار و منزلتی ندارد.

ابن تیمیه بر این باور بود که كسانى كه ادعاى تمجید از عقل دارند در حقیقت ادعاى تمجید از بتى دارند كه آن را عقل نامیده‏اند. هرگز عقل به تنهایى در هدایت و ارشاد كافى نیست وگرنه خداوند رسولان را نمى‏فرستاد.

سلفى منسوب به سلف است، زیرا یاء در این كلمه براى نسبت بوده و سلفى به كسى اطلاق مى‏شود كه خودش یا دیگرى او را به جماعت پیشینیان نسبت مى‏دهد . و سلفیة نسبت مؤنث به سلف است همانند سلفى براى مذكر.

تقلید کورکورانه موجب پای بندی تعصب آمیز به ظواهر اخبار و روایات موقوفه، مرفوعه و مصنوعه از سوی آنها گردیده و حتی از نظر آنها، اهمیتی ندارد که آن احادیث، شاذ، منكر، غریب و یا از اسرائیلیات باشد.

در مکتب آنها استناد به روایاتى كه از كعب الاحبار و وهب بن منبه رسیده است، زیاد مشاهده می شود.

از این گذشته آنها با قطعیات و یقینیّات عقل مخالفت كرده و هر كسى كه با عقایدشان مخالف باشد را کافر و فاسق می انگارند.

ادامه دارد ...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    روابط عومی

    آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 24
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 24
  • بازدید ماه : 24
  • بازدید سال : 248
  • بازدید کلی : 1,629
  • اطلاعات جدید