loading...
مذهبی و قرآنی
علی نعمتی بازدید : 6 چهارشنبه 04 دی 1392 نظرات (0)

زمان‌ و مکان قیامت!

فریاد عذاب

قیامت‌ چه‌ موقع‌ بر پا میشود؟ یا جای‌ قیامت‌ کجاست‌؟ آیا در زمین‌ است‌؟ در یکی‌ از کرات‌ آسمانی‌ است‌؟ آنجائی‌ که‌ خداوند عزّ وجلّ، بهشت‌ و جهنّم‌ را برای‌ مؤمنین‌ و کافرین‌ قرار داده‌ کجاست‌؟ محلّش‌ کجاست‌؟ زمانش‌ کی‌ خواهد بود؟  برای پاسخ مقدّمه‌ای‌ را ذکرمی نمائیم‌، و پس‌ از بیان‌ این‌ مقدّمه‌ معلوم‌ میشود که‌ زمان‌ قیامت‌ کی‌ میباشد و مکان‌ بهشت‌ و جهنّم‌ کجاست‌.

 کما اینکه‌ از پیغمبر أکرم‌ (صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم)‌ سؤال‌ میکردند: قیام‌ ساعت‌ چه‌ موقع‌ است‌؟ قیامت‌ کی‌ بر پا میشود؟ این‌ وعده‌ که‌ شما میدهید کی‌ میرسد؟ و در اذهان‌ مردم‌ و عامّة‌ طبقات‌ همینطور این‌ سؤال‌ از آن‌ زمان‌ هست‌.

 و آن‌ مقدّمه‌ اینست‌:

 این‌ عالمی‌ که‌ ما در آن‌ زیست‌ می‌کنیم‌، عالم‌ مادّه‌ و طبیعت‌ است‌. یعنی‌ موجودات‌ این‌ عالم‌ دارای‌ مادّه‌ هستند و دارای‌ طبایع‌ مختلف‌. و لازمة‌ عالم‌ مادّه‌، زمان‌ و مکان‌ است‌. یعنی‌ هیچ‌ مادّه‌ای‌ که‌ خارج‌ از زمان‌ و مکان‌ باشد وجود ندارد، و زمان‌ و مکان‌ از عوارض‌ لاینفک این‌ جوهر مادّی‌ است‌.و لذا اسم‌ این‌ عالم‌ را جهان‌ طبع‌ و مادّه‌ گذارده‌اند.

 یک‌ عالم‌ دیگر داریم‌ که‌ در آن‌ مادّه‌ نیست‌، وآن عالم‌ مثال‌ و برزخ‌ است‌ که‌ در آنجا حقیقت‌ و ملکوت‌ موجودات‌ بسیار قوی‌تر و عجیب‌تر و شریف‌تر و عالِم‌تر و قادرتر است‌؛ و آن‌ جهان‌ بطور کلّی‌ از این‌ جهان‌ بسیار قوی‌تر است‌ از تمام‌ جهات‌.

 ولی‌ آن‌ عالم‌ بر این‌ عالم‌ احاطه‌ دارد؛ دنبال‌ این‌ عالم‌ نیست‌ که‌ این‌ عالم‌ طبع‌ و مادّه‌ سپری‌ شود؛ و چون‌ سپری‌ گردد، آن‌ زمانی‌ که‌ بدنبال‌ این‌ زمان‌ است‌ عالم‌ برزخ‌ و مثال‌ باشد.

 از عالم‌ مثال‌ و برزخ‌ بالاتر، عالم‌ نفس‌ است‌ که‌ در آنجا موجودات‌ خیلی‌ عجیب‌تر و قوی‌ترند. علمشان‌، ادراکشان‌، قدرتشان‌ بیشتر از عالم‌ برزخ‌ است‌.

 و آن‌ عالم‌ نیز دنبال‌ عالم‌ برزخ‌ نیست‌ که‌ بگوئیم‌ در زمانی‌ که‌ عالم‌ برزخ‌ سپری‌ شود در آن‌ زمان‌ عالم‌ قیامت‌ طلوع‌ میکند؛ چون‌ اصولاً عالم‌ قیامت‌ زمانی‌ نیست‌، مافوق‌ زمان‌ است‌.

 بنابراین‌ عالم‌ قیامت‌ که‌ ظهور تجلّیات‌ نفس‌ است‌ احاطة‌ بر عالم‌ برزخ‌ دارد.عالم‌ برزخ‌ احاطه‌ بر این‌ عالم‌ دارد؛ و عالم‌ قیامت‌ احاطه‌ بر عالم‌ برزخ‌. بنابراین‌ الآن‌، عالم‌ برزخ‌ و قیامت‌ موجود است‌. باز کردن این موضوع در الفاظ فلسفی ممکن است برای شما عزیزان سنگین و از حوصله شما خارج باشد پس ادامه بحث را در مثالی پی میگیریم امید است که مفید واقع شود .

تمثیل‌ حجاب‌ بین‌ عالم‌ طبیعت با عالم‌ قیامت‌ به‌ دیوار طولانی‌

 و با یک‌ مثال‌ شاید این‌ مسأله‌ خوب‌ روشن‌ شود:

 شما میدانید مثلاً ما فعلاً که‌ اینجا نشسته‌ایم‌ حال در هر  محلّی‌ است مثلا مسجدی‌،. فرض‌ کنید: در پشت‌ این‌ محلّ و این‌ مسجد یک‌ باغ‌ است‌ آنطور که‌ برای‌ ما از باغ های‌ برزخی‌ شرح‌ داده‌اند؛ از بهشت‌ برزخی‌ یا جهنّم‌ برزخی‌. و این‌ دیوار، دیواری‌ است‌ طولانی‌، یعنی‌ این‌ دیوار که‌ بین‌ ما و این‌ باغ‌ و یا این‌ گلستان و جهنّم‌ فاصله‌ دارد طولانی‌ است‌.

 به‌ ما میگویند: شما باید از اینجا حرکت‌ کنید و بروید در آن‌ باغ‌! و این‌ سیری‌ است‌ که‌ تمام‌ افراد بشر بدون‌ استثناء باید بکنند؛ همه‌ باید وارد عالم‌ برزخ‌ گردند.

عالم طبیعت و عالم برزخ و عالم قیامت در طول همدیگر قرار دارند به طوری که هریک که بالاتر است عالم پایین تر از خود را در بطن دارد.

 اگر انسان‌ در اثر تعلیمات‌ الهیه‌ و متابعت‌ از دستورات‌ خدا، تزکیة‌ نفس‌ کرد و به‌ مقام‌ طهارت‌ رسید و سرّش‌ را پاک‌ کرد، بطوریکه‌ بتواند موجودات‌ عالم‌ ملکوت‌ را در اینجا ببیند؛ او همینطوریکه‌ در این‌ مکان نشسته‌ است‌ یکسره‌ به‌ سراغ‌ دیوار میرود، و دیوار را با کلنگی‌ و با چکشی‌ میزند، میزند، میزند تا بالاخره‌ آنرا سوراخ‌ میکند، و کم‌کم‌ سوراخ‌ را توسعه‌ میدهد بطوریکه‌ بتواند از داخل‌ آن‌ وارد باغ‌ شود.

 در دنیاست‌، و لیکن‌ به‌ برزخ‌ رسیده‌ است‌. و راهش‌، راه‌ مجاهدة‌ با نفس‌ است‌؛ که‌ آنچه‌ را که‌ خدا میگوید پیروی‌ کند، و آنچه‌ را که‌ نفس‌ امّاره‌ امر میکند انسان‌ از آن‌ پرهیز نماید. و راه از میان بر داشتن دیوار همین مجاهدات است.

مثل این میماند که در بعضی‌ از کارخانجات‌ ریلی‌ روی‌ زمین‌ می‌سازند و سپس‌ چند چرخ‌ با تسمه‌ حرکت‌ میکند و دائماً به‌ روی‌ این‌ ریل‌ میگردد. و اگر یک‌ صندلی‌ و یک‌ صندوق‌ یا چیز دیگری‌ را بخواهند به‌ آخر کارخانه‌ ببرند روی‌ این‌ ریل‌ میگذارند، و حرکت‌ تسمه‌ و چرخ ها از سقف‌ کارخانه‌ که‌ به‌ این‌ ریل‌ متّصل‌ است‌ موجب‌ حرکت‌ این‌ چیز خواهد شد تا به‌ انتهای‌ کارخانه‌ برسد.

 شما خود را روی‌ این‌ ریل‌ ببینید که‌ در کنار دیوار زمان‌ و به‌ موازات‌ آن‌ کشیده‌ شده‌ است‌. و این‌ تسمة‌ عالم‌ غیب‌، چرخ های‌ زمان‌ را به‌ حرکت‌ در آورده‌ و بالنّتیجه‌ صندلی‌ شما را که‌ بر روی‌ آن‌ نشسته‌اید حرکت‌ میدهد و پیوسته‌ به‌ جلو می‌آورد.

و دائماً پیوسته‌ بدون‌ اختیار و اراده‌ شما جلوتر میرود ؛ دائماً این‌ چرخ ها در حرکت‌ است‌ و انسان‌ را خواهی‌ نخواهی‌ به‌ جلو میبرند، تا هنگامیکه‌ مرگ‌ انسان‌ فرا رسد و دیوار به‌ پایان‌ رسد و به‌ نقطة‌ آخر کارخانه‌ منتهی‌ گردد. این‌ دیوار سدّ بین‌ ما و شما و بین‌ عالم‌ برزخ‌ است‌.

بنابراین‌، برزخ‌ در پشت‌ این‌ دیوار زمان‌ موجود است‌. حورالعین‌ در پشت‌ این‌ دیوار حاضرند، درخت‌ها، آب‌ها، نسیم‌ها، ارواح‌ طیبه‌ و طاهره‌، و عذاب‌ها و نقمت‌ها همه‌ حاضرند؛ امّا یک‌ دیوار هست‌، یک‌ حجاب‌ هست‌، یک‌ پرده‌ای‌ است‌ که‌ مانع‌ از رؤیت‌ میشود.

 آن‌ مردانی‌ که‌ در راه‌ خدا به‌ امر خدا حرکت‌ می‌کنند، وارد میشوند؛ افرادی‌ که‌ حرکت‌ نمی‌کنند وارد نمی‌شوند تا اینکه‌ مرگ‌ آنها فرا رسد؛ و آنان‌ نیز راه‌ به‌ برزخ‌ را طی کرده‌اند تا به‌ زمان‌ مرگ‌ رسیدند.

 و مرگ‌ در حقیقت‌ آنان‌ را به‌ مرگ‌ نرسانده‌ است‌، بلکه‌ موجب‌ اطّلاع‌ آنان‌ از احوالات‌ برزخ‌ شده‌ است‌؛ کما اینکه‌ الآن‌ برزخ‌ هست‌ و اطّلاعی‌ ندارند، دیوار فاصله‌ است‌. این‌ راجع‌ به‌ برزخ‌.

علی نعمتی بازدید : 9 چهارشنبه 04 دی 1392 نظرات (0)

معاد و قیامت در كلام امام رضا(ع)

 


اعتقاد به قیامت و معاد یكی از اعتقادات ادیان الهی است. پیروان مذاهب گوناگون با وجود اختلافات متعدد به زندگی پس از مرگ باور دارند. معاد از اصول دین مبین اسلام است و اعتقاد به آن بر هر مسلمانی واجب است و هر كس آن را انكار كند، خارج از اسلام است. پیامبران پس از دعوت به توحید و خداشناسی، مهمترین اصلی را كه به مردم متذكر می شدند، سرای آخرت معاد و قیامت بوده است.


عقیده به معاد باعث می شود انسان احساس كند فناپذیر نیست و برای همیشه وجود دارد. معاد مقتضای عدل الهی و جایگاه تحقق وعده و وعید الهی است. معاد ابتدا با مرگ و قبر همراه بوده و سپس برزخ را در بر می گیرد و بعد به قیامت كبری می رسد كه انتهای آن بهشت و جهنم است. آیات و روایات فراوانی درباره مرگ و معاد و قیامت بیان شده كه در اینجا به بررسی آنها از دیدگاه امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) پرداخته می شود:

معانی لغوی و اصطلاحی مرگ

در كتاب مقاییس اللغة آمده: «موت یك اصل صحیح است كه بر از دست رفتن نیرو و توان یك شیء دلالت دارد و از همین معناست موت در برابر حیات». اصل در استعمال موت همین معناست و معانی دیگر آن مانند: خاموش شدن آتش، غیر قابل كشت شدن زمین و خفتن، به همین معنا باز می گردد.(1)

معاد و قیامت در کلام امام(ع)

در جای دیگر آمده معنای لغوی مرگ عبارت است از «مردن»، «فناشدن» و «زوال حیات»، اما در حقیقت، ماهیت و مفهوم مرگ نیستی و زوال حیات نیست، بلكه انتقال است، آن هم انتقال از حیاتی(دنیا) به حیات دیگر(آخرت). در حقیقت مرگ برای انسان سرآغاز حیاتی نو است. حقیقت انسان «منِ» اوست، نه بدن مادی اش؛ چرا كه با توفی و مرگ، شخصیت و منِ حقیقی انسان به تمام و كمال دریافت می شود و بدن كم كم پوسیده و بعد پراكنده می شود، آنچه پوسیده نمی شود و تحویل مأموران الهی می گردد بدن مادی انسان نیست، بلكه حقیقت وجودی اوست كه «منِ» او وابسته به آن است و قرآن از آن به نفس و روح تعبیر می كند.(2)

واژه توفی در شكل های گوناگون ماده «وَفی» 66 بار در قرآن به كار رفته است كه در چهارده آیه رسماً از مرگ تعبیر به «تَوفّی» می شود.(3)

ازجمله:

اَللهُ یَتَوَفَّی الاَنفُسَ حینَ مَوتِها وَالَّتی لَم تَمُت فی مَنامِها فَیُمسِكُ الَّتی قَضی عَلَیهَا المَوتَ وَ یُرسِلُ الاُخری اِلی اَجَلٍ مُسَمًّی؛ خداست كه جان مردم را هنگام مرگشان به تمام و كمال می گیرد و جان كسانی را كه نمرده اند، در وقت خوابشان می ستاند؛ پس آنهایی را كه حكم مرگ بر آنان گذرانده است، نگاه می دارد و دیگران را تا سرآمدی معین به بدنها باز می فرستد.(4)

مرگ انزجار نفس از بدن و اعراض از آن و روی آوردن به عالم الهی و ملكوت می باشد. انزجار نفس از بدن به تدریج رخ می دهد تا در نهایت انقطاع كلی رخ دهد و اجل طبیعی و قضای الهی برسد البته غیر از اجل معلق است كه به حسب وقایع اتفاقی رخ می دهد.(5)

در فلسفه اسلامی، مرگ مفهوم نیستی و انهدام ندارد، بلكه یك نوع دگرگونی و تكامل است. این نوع تلقی از مرگ می تواند علل ایثار و شهادت را به بهترین وجه تفسیر نماید. در مرگ، زندگیِ عالی تری نهفته است و انسانها برای نیل به كمال مطلوب و دست یازی به زندگی عالی تر و نجات از عذاب، راهی غیر از فداكاری و خدمت به خلق ندارند و خیانت باعث عذاب ابدی است.(6)

قرآن بیان می دارد حقیقت مرگ انتقال از عالمی به عالم دیگر است و انسان با مرگ، در زمین نابود نمی شود. انسان معدوم و فانی نیست تا برگردانده شود، بلكه از طریق مرگ، از دنیا به عالم برزخ كه باغی از باغهای بهشتی یا حفره ای از گودال های آتش است منتقل، سپس رهسپار قیامت كبری می گردد.(7)

مرگ نخستین منزل از منازل آخرت و آخرین منزل از منازل دنیا است. مرگ فرایندی است پیش روی تمام انسانها كه ناگزیر پس از مدت كوتاهی در دنیا، جان آنها را می گیرد. یاد مرگ واقعیتی است انكارناپذیر كه در ذهن هر شخصی چه مسلمان و چه كافر می گذرد. توصیه به یاد مرگ از دستورات مهم تربیتی و اخلاقی دین اسلام در جهت تقویت و اعتلای تقوای الهی در دلهای مۆمنان است.

امام رضا(ع) می فرماید:

اِذا كانَ یَومَ القِیامَةِ یَقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لِمَلِكِ المَوتِ: یا مَلِكَ المَوتِ وَ عِزَّتی وَ جَلالی وَارتِفاعی وَ عُلُوّی لَاُذیقَنَّكَ طَعمَ المَوتَ كَما اَذِقتَ عِبادی.

زمانی كه روز قیامت شود، خداوند عزیز و بزرگ به فرشته مرگ می فرماید: ای گیرنده جان! به عزت و بزرگی و بلندی و برتری ام قسم، مزه مرگ را به تو می چشانم چنانچه به بندگانم چشاندی.(8)
علی نعمتی بازدید : 11 چهارشنبه 04 دی 1392 نظرات (0)

امامت و نبوتکودک از نگاه قرآن

امامت و نبوت کودک از نگاه قرآن

قرآن مجید در آیه 12 سوره مریم، درباره نبوت حضرت عیسی می‏فرماید: «ای یحیی تو کتاب آسمانی را به قوت فراگیر، و ما فرمان نبوت در کودکی به او دادیم».

همچنین خداوند در همان سوره با اشاره به سخن گفتن حضرت عیسی در گاهواره، نبوت او را تأیید می‏کند.

فخر رازی در تفسیر خود درباره حکمی که خداوند به حضرت یحیی داد می‏گوید:

 «مراد حکم، همان نبوت است؛ زیرا خداوند عقل او را در کودکی محکم و کامل کرد و به او وحی فرستاد و این بدان جهت است که خداوند، حضرت یحیی و عیسی را در کودکی به رسالت مبعوث کرد، بر خلاف حضرت موسی و محمّد که در بزرگ سالی مبعوث شدند؛ از این رو چه مانعی دارد که خداوند این دوران را بر عده‏ای کوتاه سازد و حضرت مهدی علیه السلام را در کودکی حکمت و امامت عنایت فرماید.»

 

چه ضرورتی دارد که امام، کودک باشد؟

این امر برای آن است که بدانیم، امامت، از سوی خداست؛ چرا که اگر امامان تنها در بزرگ سالی به مقامت امامت می‏رسیدند ممکن بود تصور شود مقامات و کمالات آنان، اکتسابی است؛ اما با امامت کودک چنین گمانی برده نمی‏شود، اگر طفلی، به فضیلت امامت رسید، بدون شک می‏یابیم که او از سوی خداوند متعال به چنین مقامی رسیده است.

از سوی دیگر، این امر برای آن است که بدانیم مقام و منزلت، بر اساس لیاقت است نه بزرگی سن، چنان که در تاریخ زندگی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله آورده‏اند که ایشان فرماندهی سپاه خود را به اُسامه بن زید که جوانی 19 ساله بود واگذار کردند در حالی که عده‏ای از صحابه به برکناری او معتقد بودند، پیامبر به دلیل لیاقت او، به فرماندهی‏اش اصرار داشت.

امامت، یعنی نایب شدن از پیامبر و پذیرش ریاست بر تمام اشیا و موجودات، با شروطی پدید می‏آید که نمی‏توان آنها را از راه رنج، ریاضت، عبادت و تحصیل در تمام عمر به دست آورد.

 پس تعیین امامت فقط با خداوند عزوجل است و هر که را خواست تربیت کند، حکمت بیاموزد و قابل ریاست و امامت کند؛ البته در نزد خداوند، انسان کوچک و بزرگ در این مسئله یکسان است.

امامت و نبوت کودک از نگاه قرآن

نهم ربیع الاول ، سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر علیه السلام در حقیقت امتداد غدیر بلكه خود غدیری دیگر است.

باید در این چنین روزی با امام زمان علیه السلام بر اساس مفاد روایات و دعاها بویژه دعای "عهد" پیمانی دوباره بست. معرفت، محبت، ولایت و اطاعت برخی از اصول این پیمان نسبت به حضرت صاحب الزمان علیه السلام است.

ولایت امام زمان علیه السلام به عنوان سرپرستی و حاكمیت وی بر افراد جامعه هست و این ولایت ركن و اساس دین است همچنین كلید گشایشگر و راهنمای انسان مسلمان در همه ابعاد دین می‌باشد.

معرفت، محبت و ولایت امام علیه السلام، زمینه‌ساز عهد و پیمان با ایشان است، چرا كه عشق و ولایت بدون مسوولیت پذیری هوسی بیش نیست. عهد، التزام و نوعی تعهد پذیری در مقابل شخص یا كاری می‌باشد و باید خود را به وظایفی كه نسبت به امام زمان علیه السلام داریم ملتزم سازیم و با ایشان برای انجام آرمان‌هایش عهد ببندیم و كسانی می‌توانند در عصر ظهور به این عهدها عمل كنند كه در عصر غیبت به پیمان خود با امام عصر علیه السلام عمل كرده باشند. عهد و اطاعت، تجلی و نمود عشق و محبت است و زمینه‌سازی برای ظهور ایشان، بسط عدالت و فرهنگ عدل پذیری در جامعه و نهادینه كردن آن است .

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    روابط عومی

    آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 25
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 27
  • بازدید سال : 251
  • بازدید کلی : 1,632
  • اطلاعات جدید